همه ما سرفصلهایی را در مورد وکلای تقویتشده هوش مصنوعی دیدهایم که ویروسی شدهاند. از زمان ورود ChatGPT، پرونده های جعلی در پرونده های دادگاه در سراسر کشور ظاهر شده است. قضات پاسخ دادهاند، مجازاتهایی را وضع کردهاند، از وکلا انتقاد کردهاند و حتی اخیراً یک سری دستورات و قوانین جدید را صادر کردهاند که نحوه استفاده طرفهای دعوی از فناوریهای جدید مبتنی بر هوش مصنوعی را تنظیم میکند.
اما وقتی نوبت به استفاده وکلا از هوش مصنوعی می رسد، راه حل این نیست که قوانین جدید موقتی ایجاد کنیم. در عوض، همانطور که انجمن وکلای آمریکا اخیراً به ما یادآوری کرده است، برای پاسخگویی به وکلا بر ساختار نظارتی چند دهه متکی است. این ساختار آزمایش شده زمانی با چالش روبرو شد که دو دهه پیش، وکلای آمریکایی شروع به ارسال کار حقوقی برای متخصصان در هند کردند و هیأت نمایندگی باعث ایجاد وحشت اخلاقی کوتاه مدت شد. همچنین برای رفع مشکل ناشی از اتکای وکلا به هوش مصنوعی، بدون نیاز به تغییرات، مجهز است.
اگر این همه چیزی است که در خطر است، پس می توان گفت که دیوانگی در تنظیم استفاده از هوش مصنوعی اتلاف تاسف بار دادگاه ها و منابع عمومی بوده است. اما موج جدید قوانین هوش مصنوعی بدتر است. به نظر می رسد که قوانین جدید آشکارا مانع استفاده نوآورانه از هوش مصنوعی می شود که می تواند بدون مشاوره به میلیون ها آمریکایی کمک کند. بدتر از آن، ما را از مشکل مبرمتر منحرف میکند: نیاز به اصلاح قوانین قدیمی که استفاده از فناوری را توسط دیگران، از جمله خود دادگاهها، محدود میکند. تنظیم قوانین صحیح در این زمینه برای ایمنی آینده سیستم بسیار مهمتر است.
هوش مصنوعی برای وکلا همه؟ تو تنها هستی
این راز کثیف دادگاه های آمریکایی است: امروزه اکثریت اصحاب دعوای مدنی نماینده خودشان هستند. در واقع، بهترین شواهد نشان می دهد که در تقریباً سه چهارم از 20 پرونده مدنی که هر ساله در دادگاه های آمریکایی مطرح می شود، حداقل یک طرف فاقد وکیل است. اکثر این پرونده ها یک شاکی سازمانی (صاحب خانه، بانک، جمع کننده بدهی یا دولت) را در مقابل یک فرد بدون نمایندگی قرار می دهند. میلیونها نفر در مواجهه با مسائل مهمی، از اخراج تا جمعآوری بدهیها و مسائل مربوط به حقوق خانواده، محکوم به گذر از رویههای دادگاه بیزانسی هستند – که توسط وکلایی برای وکلا طراحی شده است – بدون کمک رسمی.
البته، اصحاب دعوا کاملاً تنها نیستند. بسیاری از آنها تلاش می کنند تا از منابعی که مستقیماً در اختیارشان است استفاده کنند. این اغلب به معنای اینترنت یا ChatGPT است. متأسفانه هر دو مملو از اطلاعات حقوقی غیر قابل اعتماد هستند. همانطور که مرکز ملی دادگاه های ایالتی اخیرا بیان کرده است، در عصر هوش مصنوعی، سیستم حقوقی آمریکا به طور فزاینده ای در “دریای زباله” غرق می شود.
هنوز همه چیز گم نشده است. مانند بسیاری از موارد دیگر در هوش مصنوعی، وضعیت در حال تغییر است. ابزارهای مولد هوش مصنوعی در حال بهبود و سریع هستند. وقتی به دقت نگاه میکنیم، میتوانیم آیندهای نه چندان دور را ببینیم که در آن ابزارهای هوش مصنوعی کمکهای واقعی و ارزشمندی را به طرفهای دعوی که خود نمایندگی میکنند ارائه میکنند. با این حال، حتی ابزارهای بهبود یافته نیز با اشکالاتی مواجه خواهند بود.
دو مانع برای توانایی هوش مصنوعی مولد برای کمک به اصحاب دعوا وجود دارد.
یکی از موانع قوانین منسوخ شده هر ایالت است که به آن قوانین غیرمجاز قانون (یا به اختصار قوانین UPL) می گویند، که تصریح می کند که فقط وکلای دادگستری می توانند وکالت کنند – بنابراین به وضوح “عمل وکالت” را تعریف می کنند. این قوانین حتی برای افراد غیر انسانی نیز اعمال می شود، بنابراین ارائه دهندگان فناوری – شرکت های حقوقی جهان – از ارائه کمک های همه جانبه به افرادی که به آن نیاز دارند جلوگیری می کند. قوانین UPL در حال حاضر مانع از توانایی ابزارهای فنی برای کمک به اصحاب دعوا می شود. تأثیر محدود قوانین UPL تنها با افزایش قابلیتهای ابزارهای فنی تشدید میشود.
سپس آن قواعد جدیدی وجود دارد که دادگاه ها و قضات با عجله منتشر می کنند، در تب هوش مصنوعی. دستور اخیر یک دادگاه فدرال در کارولینای شمالی را در نظر بگیرید. این قانون استفاده از هوش مصنوعی را در تحقیقات پرونده قضایی ممنوع می کند “به جز این که این هوش مصنوعی در منابع تحقیقاتی حقوقی آنلاین استاندارد Westlaw، Lexis، FastCase و Bloomberg تعبیه شده است.”
آیا می توانید حدس بزنید که چه تعداد از طرفین دعوی فاقد نمایندگی به پایگاه های داده تجاری گران قیمت دسترسی دارند؟ “نه زیاد” می تواند دست کم گرفته شود. اساساً، این دستور به وکلا چراغ سبز می دهد تا از هوش مصنوعی مولد استفاده کنند در حالی که دستان کسانی را که وکیل ندارند بسته است.
برخی از قوانین سختگیری کمتری دارند و فقط طرف دعوی را ملزم می کند که هرگونه استفاده از هوش مصنوعی را افشا کند. اما حتی این موارد نیز میتواند تأثیری ترسناک داشته باشد، بهویژه زمانی که صحبت از طرفین دعوا میشود که وکیل ندارند. آیا اصحاب دعوا باید افشا کنند که آیا از موتور جستجویی با قابلیتهای هوش مصنوعی مولد استفاده میکنند یا خیر؟ آیا یک فرد معمولی می داند؟ اگر کسی به سادگی از یک ابزار هوش مصنوعی مولد برای تجزیه و تحلیل مجموعه بزرگ قوانین حقوقی که وب سایت های دادگاه را پر می کند استفاده کند، چه؟ آیا این باید افشا شود؟ پاسخ به این سؤالات نامشخص است، که ماهیت سنگین و محدودکننده این سیاستهای زانو تند را نشان میدهد.
“هوش مصنوعی دادگاه” به عنوان یک مرز جدید در دسترسی به عدالت
چه باید کرد؟ به راحتی می توان تصور کرد که قانونگذاران و قانونگذاران با دوبرابر کردن مقررات UPL و ممانعت از اجرای قانون OpenAI و دیگران به توهمات و ترس از دریای زباله پاسخ دهند. وکلایی که بر روی خطوط اصلی خود متمرکز هستند ممکن است این پیشرفت را تحسین کنند.
اما ممکن است گزینه بهتری وجود داشته باشد و در حال حاضر در دست ساخت است. دادگاه ها شروع به گنجاندن هوش مصنوعی در فرآیندهای خود کرده اند و خود را به عنوان منبع قابل اعتماد اطلاعات حقوقی و منابع خودیاری معرفی می کنند. با استفاده از هوش مصنوعی مولد، دادگاهها میتوانند وبسایتها، پورتالها و کیوسکهای خود را که در موقعیت مناسبی قرار دارند، اطلاعاتی قابلاعتماد، قابل اجرا و متناسب با انفرادی را برای اصحاب دعوی ارائه دهند. دادگاههای دیجیتال جدید ممکن است تنها مؤسسههایی باشند که میتوانند بهعنوان راه نجاتی برای شناور نگه داشتن اصحاب دعوا در دریای آشغالها عمل کنند.
شکار؟ همان قوانین UPL که بزرگنمایی حقوقی جهان را فلج میکند، همچنین مانع از آن میشود که دادگاهها و افسران دادگاه به اصحاب دعوا مشاورهای قابل اعتماد، قابل اجرا و متناسب با تهدید مجازات کیفری ارائه دهند. این محدودیت – آنچه ما “دادگاه UPL” می نامیم – مانع مهمی در راه ایجاد دادگاه های کشور ما به عنوان منابع قابل اعتماد و معتبر راهنمایی قانونی برای احزاب بدون نمایندگی است. همچنین کمک های دیجیتالی که دادگاه ها می توانند ارائه کنند را محدود می کند.
حل این مشکل، البته، چالش برانگیزتر از صدور دستوراتی است که نوشتن خلاصه وکلا را هدف قرار می دهد. ما باید دستورالعمل های منسوخ ایجاد شده توسط ایالت ها را به روز کنیم تا اعلام کنیم دادگاه ها چه کاری می توانند انجام دهند و چه کاری نمی توانند انجام دهند. بسیاری از این دستورالعملها مربوط به دوره آنالوگ قبلی است، و حتی جدیدترین آنها به وبسایتهای استاتیک سال گذشته اشاره میکند، نه ابزارهای پویا و تعاملی فعال شده توسط هوش مصنوعی مولد.
دادگاهها به دلیل نداشتن قابلیتهای فنی خود، باید خطوط لوله تحقیق و توسعه هوش مصنوعی را توسعه دهند، چه از طریق تدارکات هوشمند و چه از طریق همکاری با دانشگاهها و جنبش رو به رشد «فناوری منافع عمومی»، تا ببینند چه چیزی کار میکند و ابزارهایی را که توسط دادگاه قابل اعتماد هستند توسعه دهند قابل انعطاف پاسخگویی به نیازهای طرفین دعوی. با توجه به وعدهای که هوش مصنوعی به میلیونها آمریکایی ارائه میدهد که مجبور شدهاند بدون کمک به دادگاه متوسل شوند، ما باید با پرسشهایی درباره نقش دیوان و دیوان بینالمللی دادگستری روبرو شویم. اگر تصمیم بگیرند که به جای تسهیل دسترسی اصحاب دعوا به کمک های مبتنی بر هوش مصنوعی را محدود کنند، دادگاه ها نه بی طرف و نه بی طرف هستند.
زمان نشان خواهد داد که سیستم جدید عدالت مدنی دیجیتال چگونه خواهد بود. با این حال، آنچه واضح است این است که وقتی صحبت از وکلا به استفاده از هوش مصنوعی می شود، ساختار سازمانی فعلی برای وکلا از قبل کافی است. نیازی به راهنمایی بیشتر نیست. برای اصحاب دعوا و دادگاه هایی که به آنها خدمت می کنند، داستان متفاوت است. اگر به اندازه کافی عاقل باشیم که اجازه دهیم، هوش مصنوعی مولد برای آنها نوید واقعی دارد.
دیوید فریمن انگستروم، استاد حقوق LSVF در دانشکده حقوق استنفورد است. نورا فریمن انگستروم استاد حقوق ارنست دبلیو مک فارلند در دانشکده حقوق استنفورد است. آنها مدیر مرکز حرفه حقوقی دبورا ال راد در دانشگاه استنفورد هستند.
ABAJournal.com درخواست مقالات و نظرات اصلی، متفکرانه، غیر تبلیغاتی و نظرات مشارکت کنندگان بدون حقوق را می پذیرد تا در بخش صدای شما نمایش داده شود. جزئیات و دستورالعملهای ارسال در قسمت ارسالی شما، صدای شما ارسال شده است.
این ستون منعکس کننده نظرات نویسنده است و نه لزوماً دیدگاه های مجله ABA – یا انجمن وکلای آمریکا.
منبع: https://www.abajournal.com/voice/article/we-should-focus-onand-invest-inai-that-serves-people-without-lawyers/?utm_source=feeds&utm_medium=rss&utm_campaign=site_rss_feeds
تحریریه وکیل تیغ نورد